جدول جو
جدول جو

معنی خان دونه - جستجوی لغت در جدول جو

خان دونه
برنج درجه یک
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(زِ)
دهی است از دهستان رهال بخش حومه شهرستان خوی. واقع در 16500 گزی جنوب باختری خوی و 6500 گزی باختری شوسۀ خوی به سلماس. ناحیه ای است که در جلگه قرار دارد با آب و هوای معتدل و مالاریایی و دارای 200 تن سکنه که شیعی مذهب و ترک زبانند. آب آنجا از رود قطور و چشمه و محصول آنجا غلات و پنبه و زردآلو وحبوبات و کرچک است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی جاجیم بافی میباشد. در تابستان میتوان اتومبیل به این ده برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(دُو لَ)
قریه ای است واقع در 27 هزارگزی جنوب غربی قلعۀ پنجه، نزدیک راه مربوط به علاقه داری درجه 2 زیباک حکومت درجه 3 اشکاشم که در حوزۀ حکومت اعلی بدخشان و در خط 72 درجه و 20 دقیقه و 12 ثانیۀ طول البلد شرقی و خط 36 درجه و 56 دقیقه و 47 ثانیۀ عرض البلد شمالی قرار دارد. (از قاموس جغرافیایی افغانستان ج 2)
لغت نامه دهخدا
یکی از راههای بین نوده بدشت یموت است، رابینو میگوید: از نوده به دشت یموت سه راه هست: جنوبی ترین آن خان دورو، و وسطی قراتپه و شمالی آن گردنۀ صادقانلی است، (از سفرنامۀمازندران و استرآباد رابینو ترجمه فارسی ص 220)
لغت نامه دهخدا
(نِ)
طایفۀ گیاههای مونوکوتی لدن ذوفلقه
لغت نامه دهخدا
تصویری از جان دانه
تصویر جان دانه
جایی از پیش سرکه در کودکی نرم و جهنده باشد یافوخ
فرهنگ لغت هوشیار
هندوانه
فرهنگ گویش مازندرانی
داخل خانه، پستو
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی هندوانه
فرهنگ گویش مازندرانی